نام و نام خانوادگی: علی رضا آزمندیان
نام محصول: تکنولوژی فکر
شرکت:موسسه پدیده فکر
تحصیلات:دکتری مهندسی صنایع
 
همیشه می خواستم مهندس شوم چون در دبیرستان فیزیک ومکانیک من خوب بود دوست داشتم مهندس مکانیک شوم. ما چون در خانواده فقیری بزرگ شدیم و پدرم کاتب جزبود برای همین به قهرمانان و افراد بنام فکر نمی کردم اما از نظر اخلاقی چون در مدرسه مذهبی علوی درس می خواندم دوست داشتم، که الان هم تقریباَ به همان خواسته ام رسیده ام.
این ایده ای بود که از آمریکا به ایران آوردم چون من در آمریکا در کنار تحصیل، بحث
  تکنولوژی فکر را هم دنبال می کردم و تصمیم گرفتم که آنرا هم به ایران بیاورم من دوست دارم برای خودم کار کنم ودیگران را هدایت ورهبری نمایم، تمام مدیریت را خودم در مجموعه ام انجام می دهم البته مسئولیتی به افراد دیگر تفویض اختیار نموده ام وچون رشته خودم مدیریت می باشد توانایی این مدیریت می باشد توانایی این مدیریت رادر خودم می بینم وحتی در شرکتها وصنایع مدیریت را تدریس می کنم زیرا که تکنولوژی فکر بر اساس مدیریت وخصوصاَ خود مدیریتی می باشد.
با توجه به اینکه در کشور ما موانع و مشکلات بسیار زیاد است گاهی وقتها شکستها و مشکلات پیش می آید وبحث تکنولوژی فکر همین است که انسان موفق در برابر این مشکلات مانند کوه بایستد وآنها را حل نماید.
اولین جرقه این ایده در ایران با خواندن کتاب بیاندیشید و ثروتمند شوید در ذهنم بوجود آمد
  ودرآمریکا با مشاهده وارتباط با " آنتونی را" دیدم چگونه جوانی دیپلمه توانسته با هدفهای زیبا جامعه آمریکا را به سمت و سوی خوبی پیش ببرد و حتی کلینتن رئیس جمهور آمریکا هم با او  مشاوره کند در نتیجه از کتابها و نوارهایی استفاده کردم و باافراد موفق آمریکایی صحبت  کردم و بعد از 12سال تمام تلاشم را برای رسیدن به این مرحله طی کردم به این نتیجه رسیدم که حالا می توانم به ایران برگردم واین ایده راپیاده کنم.
دلیل اینکه از بین ایده های دیگر من این ایده را دنبال کنم یکی نیاز خودم ودیگری چون قبلاَ 6سال در ایران خبرنگار بودم می دانستم که الان بحث تکنولوژی
  فکر می تواند در تولید انگیزه وعشق برای افراد مؤثر باشد و آنها را به موفقیت  وآرامش برساند البته بحث شهرت و ثروت طلبی انسان را نباید از نظر دور داشت ولی من بجز این بدنبال اشاعه فرهنگ  مثبت نگری در بین مردم کشورم  بودم وحتی بسیاری از سمینارهایی که برگزار می کنم بطور رایگان می باشد در کل کار فرهنگی سود چندانی ندارد ریسکهای مالی مانند هزینه تبلیغاتی که سالی چند صد میلیون برای آنها هزینه می کنیم اصلاَ نمی دانیم که این بازگشتی دارد یا خیر؟ مجردالحال بودن افراد تنگ نظر در بسیاری ازسازمانها همه جزء ریسکهای کاری ما بود که با صبر و شکیبایی حل شدند. به نظر من خودباوری بهترین نیرو برای کار آفرینی است و کسانی که خودشان را باور ندارند روی گنج مخفی نشسته اند و همین عدم باور آنها این گنج را پنهان ساخته است.